معنی approchant
approchant
در حال نزدیک شدن، نزدیک شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با approchant
approuvant
approuvant
مُوافِق، تَایید کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی