معنی animer
animer
روح دادن، جان دادن، زنده کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با animer
animar
animar
تَشوِیق کَردَن، تَشوِیق کُنَند، روح دادَن، زِندِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
animar
animar
زِندِه کَردَن، تَشوِیق کَردَن، روح دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
aimer
aimer
دوست داشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
animiert
animiert
مُتِحَرِّک
دیکشنری آلمانی به فارسی
arrimer
arrimer
اَنبار کَردَن، بَستَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agiter
agiter
آشوب کَردَن، تِکان دادَن، حَرَکَت دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
animal
animal
حَیوانی، حَیوان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ancrer
ancrer
لَنگَر اَنداختَن، لَنگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
animal
animal
حَیوانی، حَیوان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی