معنی altérer
altérer
آسیب زدن، تغییر دهید، تغییر دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با altérer
alterner
alterner
جایگُزین کَردَن، مُتِناوِب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alléger
alléger
سَبُک کَردَن، تَسکِین دَهَد، کاهِش دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aliéner
aliéner
بیگانِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
adhérer
adhérer
چَسبیدَن، مُلحَق شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
attirer
attirer
جَذب کَردَن، جَذب کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alterar
alterar
آشُفتِه کَردَن، تَغییر دَهید، تَغییر دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
alterar
alterar
تَغییر دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی