معنی allonger
allonger
دراز کردن، طولانی کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با allonger
allouer
allouer
اِختِصاص دادَن، اِختِصاص دَهَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alléger
alléger
سَبُک کَردَن، تَسکِین دَهَد، کاهِش دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
plonger
plonger
غَرق کَردَن، شیرجِه رَفتَن، غوطه وَر شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alongar
alongar
دِراز کَردَن، طولانی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی