معنی aller
aller
رفتن، برو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با aller
allier
allier
مِتَّحِد شُدَن، مُتَّحِد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Taller
Taller
بُلَندتَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
alles
alles
هَمِه، هَمِه چیز
دیکشنری هلندی به فارسی
alle
alle
هَمِه
دیکشنری آلمانی به فارسی