ترجمه aigu به فارسی - دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با aigu
aibu
- aibu
- شَرمَندِه، شَرمَندِگی، مَعمولی، خِجالَتی، خِجالَت زَدِه، شَرم، رُسوایی، شَرم آوَر، بی مُرُوَّت، بی اِحتِرامی، تَحقِیر شُدِه، تَحقیرآمیز، تَوهِین شُدِه، شَرمگین، فَضیحَت آمیز، شَرم زَدِه، شَرم آوَری، بی شَرم، خِجالَت، تَرسو، نَدانِستَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی