معنی aide
aide
کمک، کمک کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با aide
raide
raide
شیب دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aider
aider
کُمَک کَردَن، کُمَک کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aride
aride
خُشک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
acide
acide
اَسیدی، اَسید، تُرش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
avide
avide
مُشتاق، حَریص
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Ride
Ride
سَواری کَردَن، سَوار شَوید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Side
Side
پَهلو گُذاشتَن، سَمت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Wide
Wide
عَریض
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vide
vide
پُر نَشُدِه، خالی، تُوخَالِی، خَلا
دیکشنری فرانسوی به فارسی