معنی agréger
agréger
جمع کردن، کل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با agréger
abréger
abréger
اِختِصار کَردَن، کوتاه کَردَن، خُلاصِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abroger
abroger
لَغو کَردَن، لَغو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alléger
alléger
سَبُک کَردَن، تَسکِین دَهَد، کاهِش دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ségréger
ségréger
جُدا کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agregar
agregar
جَمع کَردَن، اِضافِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
agregar
agregar
جَمع کَردَن، کُل
دیکشنری پرتغالی به فارسی