معنی affûter
affûter
تیز کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با affûter
affréter
affréter
مُجَوِّز دادَن، مَنشور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
affixer
affixer
چَسباندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
affiner
affiner
تَصفِیَه کَردَن، پالایِش کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
affecter
affecter
تأثیر گُذاشتَن، تَاثیر بُگذارَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی