معنی affixer
affixer
چسباندن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با affixer
affiner
affiner
تَصفِیَه کَردَن، پالایِش کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
affûter
affûter
تیز کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
affliger
affliger
آزُردِه کَردَن، مُبتَلا شُدَن، آزار دادَن، رَنجاندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
affirmer
affirmer
اِدِّعا کَردَن، تَایید، تَأیید کَردَن، مُحکَم کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
affilier
affilier
وابَستِه کَردَن، وابَستِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
afficher
afficher
نَمایِش دادَن، نَمایِش دادِه شَوَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
effiler
effiler
کاهِش دادَن، مَخروطی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Officer
Officer
اَفسَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
afixar
afixar
چَسباندَن، پَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی