معنی adresser
adresser
آدرس دادن، آدرس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با adresser
agresser
agresser
حَمله کَردَن، حَملِه، دُزدی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
adresse
adresse
زیرَکی، آدرِس
دیکشنری فرانسوی به فارسی
redresser
redresser
صاف کَردَن، بَرایِ مُرَتَّب کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agresseur
agresseur
مُتَجاوِز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
caresser
caresser
نَوَازِش کَردَن، نَوَازِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agressor
agressor
مُتَجاوِز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
apressar
apressar
شِتاب کَردَن، عَجَلِه کُن، عَجَلِه کَردَن، تَلاش کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
adresseren
adresseren
آدرِس دادَن، آدرِس
دیکشنری هلندی به فارسی
agressor
agressor
مُتَجاوِز
دیکشنری هلندی به فارسی