معنی admettre
admettre
پذیرفتن، اعتراف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با admettre
réadmettre
réadmettre
مُجَدَّد پَذیرُفتَن، پَذیرِش مُجَدَّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ammettere
ammettere
پَذیرُفتَن، اِعتِراف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
omettre
omettre
حَذف کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
émettre
émettre
پَخش کَردَن، مُنتَشِر می کُنَند، مُنتَشِر کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mettre
mettre
پوشیدَن، قَرار دادَن، گُذاشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی