معنی activement
activement
فعّال، به طور فعّال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با activement
inactivement
inactivement
بِه طُورِ غِیرِفَعّال، بِه صورَت غِیرِ فَعّال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
achèvement
achèvement
اِتمام، تَکمِیل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
activamente
activamente
فَعّال، بِه طُورِ فَعّال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
activeren
activeren
فَعّال کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی