معنی accomplir
accomplir
انجام دادن، انجام دهد، برآورده کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با accomplir
accompli
accompli
بَرآوُردِه شُدِه، اَنجام شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی