معنی abdication
abdication
واگذاری، کناره گیری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با abdication
Abdication
Abdication
واگُذاری، کِنارِه گیری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
indication
indication
نِشانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abdicación
abdicación
واگُذاری، کِنارِه گیری
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dédication
dédication
تَقدِیم، فَداکاری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
médication
médication
دارو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fabrication
fabrication
ساخت، تَولِید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Dedication
Dedication
تَقدِیم، فَداکاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
abdicazione
abdicazione
واگُذاری، کِنارِه گیری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Indication
Indication
نِشانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی