معنی abandon
abandon
رهاشدگی، رها شدن، سستی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با abandon
abandono
abandono
رَهاشُدِگی، رَها شُدَن، سُستی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abandono
abandono
رَهاشُدِگی، رَها شُدَن، سُستی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abandonné
abandonné
تَرک شُدِه، رَها شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
abandonar
abandonar
تَرک کَردَن، رَها کَردَن، مَحبوس کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
abandonar
abandonar
تَرک کَردَن، رَها کَردَن، مَحبوس کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
abbandono
abbandono
رَهاشُدِگی، رَها شُدَن، سُستی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی