معنی سخت شدن
سخت شدن
凝固
تصویر سخت شدن
دیکشنری فارسی به چینی
واژههای مرتبط با سخت شدن
سخت شدن
سخت شدن
Congealment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سخت شدن
سخت شدن
застывание
دیکشنری فارسی به روسی
سخت شدن
سخت شدن
Erstarrung
دیکشنری فارسی به آلمانی
سخت شدن
سخت شدن
заморожування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سخت شدن
سخت شدن
zamarzanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
سخت شدن
سخت شدن
congelamento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سخت شدن
سخت شدن
congelamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سخت شدن
سخت شدن
congelación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سخت شدن
سخت شدن
congélation
دیکشنری فارسی به فرانسوی