معنی بی ربط
بی ربط
支离破碎地 , 无关的
تصویر بی ربط
دیکشنری فارسی به چینی
واژههای مرتبط با بی ربط
بی ربط
بی ربط
بی پیوند بی سر و ته
فرهنگ لغت هوشیار
بی ربط
بی ربط
بی ارتباط، بی رابطه، بی نظم و ترتیب، بی اساس و مهمل
فرهنگ فارسی عمید
بی ربط
بی ربط
بدون ارتباط، بی رابطه، بی اساس، مهمل
فرهنگ فارسی معین
بی ربط
بی ربط
Disjointedly, Irrelative, Irrelevant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بی ربط
بی ربط
бессвязно , не относящийся
دیکشنری فارسی به روسی
بی ربط
بی ربط
unzusammenhängend, irrelevant
دیکشنری فارسی به آلمانی
بی ربط
بی ربط
безладно , не має відношення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بی ربط
بی ربط
niespójnie, niezwiązany
دیکشنری فارسی به لهستانی
بی ربط
بی ربط
de forma desconexa, irrelevante
دیکشنری فارسی به پرتغالی