معنی به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
可比较地
تصویر به طور قابل مقایسه
دیکشنری فارسی به چینی
واژههای مرتبط با به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
Comparably
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
сопоставимо
دیکشنری فارسی به روسی
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
vergleichbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
порівнянно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
porównywalnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
de forma comparável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
comparabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
de manera comparable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور قابل مقایسه
به طور قابل مقایسه
de manière comparable
دیکشنری فارسی به فرانسوی