هجوم آوردن هجوم آوردن تازاندن تک کردن پترودن حمله کردن بدشمن: (درآغوش دوعالم غنچه زخمی نمی گنجد هجوم آورده بردلها زبس تاراج مژگانش) فرهنگ لغت هوشیار