معنی واکسن زدن
واکسن زدن
ٹیکہ لگانا
تصویر واکسن زدن
دیکشنری فارسی به اردو
واژههای مرتبط با واکسن زدن
واکسن زدن
واکسن زدن
مایه زدن تزریق واکسن تلقینح کردن
فرهنگ لغت هوشیار
واکسن زدن
واکسن زدن
Vaccinate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
واکسن زدن
واکسن زدن
vacinar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واکسن زدن
واکسن زدن
vacunar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
واکسن زدن
واکسن زدن
szczepić
دیکشنری فارسی به لهستانی
واکسن زدن
واکسن زدن
вакцинировать
دیکشنری فارسی به روسی
واکسن زدن
واکسن زدن
вакцинувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
واکسن زدن
واکسن زدن
vaccineren
دیکشنری فارسی به هلندی
واکسن زدن
واکسن زدن
impfen
دیکشنری فارسی به آلمانی
واکسن زدن
واکسن زدن
vacciner
دیکشنری فارسی به فرانسوی