معنی زنده ماندن
زنده ماندن
زندہ رہنا
تصویر زنده ماندن
دیکشنری فارسی به اردو
واژههای مرتبط با زنده ماندن
زنده ماندن
زنده ماندن
نمردن، حیات داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
زنده ماندن
زنده ماندن
Survive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
زنده ماندن
زنده ماندن
выжить
دیکشنری فارسی به روسی
زنده ماندن
زنده ماندن
überleben
دیکشنری فارسی به آلمانی
زنده ماندن
زنده ماندن
вижити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
زنده ماندن
زنده ماندن
przeżyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
زنده ماندن
زنده ماندن
生存
دیکشنری فارسی به چینی
زنده ماندن
زنده ماندن
sobreviver
دیکشنری فارسی به پرتغالی
زنده ماندن
زنده ماندن
sopravvivere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
زنده ماندن
زنده ماندن
sobrevivir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی