معنی زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- زمین پر رکھنا
واژههای مرتبط با زمین گذاشتن
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- Ground
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- класть
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- ablegen
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- покласти
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- kłaść
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- 放置
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- colocar no chão
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- mettere a terra
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- poner en el suelo
زمین گذاشتن
- زمین گذاشتن
- poser au sol
