ترجمه بی قرار به اردو - دیکشنری فارسی به اردو
معنی بی قرار
- بی قرار
- بے قرار , بے چین , بے چین , بے چین ہو کر , بے قرار , بے قرار
تصویر بی قرار
دیکشنری فارسی به اردو
واژههای مرتبط با بی قرار
بی قرار
- بی قرار
- بی هال (هال قرار) مرا دیوانه پندارند و بی هال - که دیوانه چو من باشد به هر حال (ویس و رامین) خسته دل
فرهنگ لغت هوشیار