ترجمه بازدارنده به اردو - دیکشنری فارسی به اردو
معنی بازدارنده
- بازدارنده
- روکنے والا , روکنے والا , روکنے والے انداز میں , ڈرانا , بازدارنده
تصویر بازدارنده
دیکشنری فارسی به اردو
واژههای مرتبط با بازدارنده
بازدارنده
- بازدارنده
- آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، ناهی، وازِع، حابِس، زاجِر، مُعَوَّق، مَناع، رادِع
فرهنگ فارسی عمید