جدول جو
جدول جو

معنی زشت

زشت
แสบตา , หยาบ , น่าเกลียด , น่าเกลียด , ขี้เหร่ , น่าเกลียด
تصویری از زشت
تصویر زشت
دیکشنری فارسی به تایلندی

واژه‌های مرتبط با زشت

زشت

زشت
مقابلِ زیبا، بدگل، بدنما، ناپسند
زشت و زیبا: در ادبیات در فن بدیع شعری که یک مصراع آن مدح و مصراع دیگرش ذم باشد برای مثال زلف است این که بر رخ چون گل فکنده ای / یا دسته یوشنی است که بر پل فکنده ای ی پوشیده ای تو آن تن سیمین به پیرهن / یا یک تغار ماست بر آن جل فکنده ای، تحویل
زشت
فرهنگ فارسی عمید