جدول جو
جدول جو

معنی تنظیم کردن

تنظیم کردن
ปรับ , ปรับแต่ง , ควบคุม , ตั้งค่า , ตั้งค่า
تصویری از تنظیم کردن
تصویر تنظیم کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی

واژه‌های مرتبط با تنظیم کردن

تنظیم کردن

تنظیم کردن
نظم دادن بسامان کردن مرتب ساختن، بهم پیوسته کردن
تنظیم کردن
فرهنگ لغت هوشیار