جدول جو
جدول جو

معنی بیان

بیان
การออกเสียง , การแสดงออก , คำแถลง , การพูดเป็นคำพูด
تصویری از بیان
تصویر بیان
دیکشنری فارسی به تایلندی

واژه‌های مرتبط با بیان

بیان

بیان
سخن گفتن، فصاحت، زبان آوری، سخن، شرح، تعبیر، در علوم ادبی علمی که دربارۀ بیان معنای واحد به شیوه های مختلف و بر پایۀ تصویرسازی مانندِ استفاده از تشبیه، استعاره و کنایه بحث می کند
بیان
فرهنگ فارسی عمید

بیان

بیان
پیدا شدن، آشکار شدن، شرح، توضیح، زبان آوری، فصاحت، علمی است که آوردن یک معنی به طرق گوناگون را می آموزد
بیان
فرهنگ فارسی معین