معنی واگذار کردن واگذار کردن kugawa, delega, kuhamisha, kuamini تصویر واگذار کردن دیکشنری فارسی به سواحیلی
واگذار کردن واگذار کردن تسلیم کردن ، ترک کردن، بعهده کسی محول کردن: (اداره هر قسمت ازکشور خود رابیکی ازامرا واگذار کرد) فرهنگ لغت هوشیار