معنی صریحا
- صریحا
- waziwazi, kwa uwazi
واژههای مرتبط با صریحا
صریحا
- صریحا
- به طور صریح آشکارا: صریحا به شما اخطار می کنم
صریحا
- صریحا
- به طور واضح و آشکار، رک و پوست کنده
صریحا
- صریحا
- Outspokenly, Frankly, Avowedly
صریحا
- صریحا
- открыто , откровенно , откровенно
صریحا
- صریحا
- offen
صریحا
- صریحا
- відверто , відкрито
صریحا
- صریحا
- otwarcie, szczerze
صریحا
- صریحا
- abertamente, francamente
صریحا
- صریحا
- apertamente, francamente
صریحا
- صریحا
- abiertamente, francamente
