معنی بی طرف بی طرف isiyo na upendeleo, asiye na upande, isiyohusiana na mtu, neutral, isiyopendelea تصویر بی طرف دیکشنری فارسی به سواحیلی
بی طرف بی طرف آنکه از دیگری جانب داری نکند، در علوم سیاسی دولتی که در کشمکش های سیاسی و جنگ ها جانب دولت دیگر را نگیرد فرهنگ فارسی عمید
بی طرف بی طرف کسی که تعصب ندارد، دولتی که در سیاست های جهانی داخل دسته بندی ها نشود و جانب بعضی دولت ها را نگیرد فرهنگ فارسی معین