معنی به طور مجاز
به طور مجاز
kwa ruhusa
تصویر به طور مجاز
دیکشنری فارسی به سواحیلی
واژههای مرتبط با به طور مجاز
به طور مجاز
به طور مجاز
Allowably, Allowedly, Permissibly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور مجاز
به طور مجاز
разрешаемо , допустимо
دیکشنری فارسی به روسی
به طور مجاز
به طور مجاز
zulässig, erlaubt
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور مجاز
به طور مجاز
дозволено
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور مجاز
به طور مجاز
dozwolony, dozwolono
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور مجاز
به طور مجاز
允许地 , 许可地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور مجاز
به طور مجاز
permitidamente, permissivelmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور مجاز
به طور مجاز
in modo consentito, permissibilmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور مجاز
به طور مجاز
permitidamente, permisiblemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور مجاز
به طور مجاز
de manière permise
دیکشنری فارسی به فرانسوی