معنی به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
kwa amri
تصویر به طور فرماندهانه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
واژههای مرتبط با به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
Commandingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
командующим
دیکشنری فارسی به روسی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
befehlend
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
командуючи
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
rozkazująco
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
命令式地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
de forma autoritária
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
comandando
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
de manera autoritaria
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور فرماندهانه
به طور فرماندهانه
de manière autoritaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی