معنی وارونه کردن
وارونه کردن
переворачивать
تصویر وارونه کردن
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با وارونه کردن
وارونه کردن
وارونه کردن
واژگون کردن سرنگون ساختن، دیگرکون کردن تغییر دادن
فرهنگ لغت هوشیار
وارونه کردن
وارونه کردن
Flip
دیکشنری فارسی به انگلیسی
وارونه کردن
وارونه کردن
virar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
وارونه کردن
وارونه کردن
voltear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
وارونه کردن
وارونه کردن
przewracać
دیکشنری فارسی به لهستانی
وارونه کردن
وارونه کردن
перевертати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
وارونه کردن
وارونه کردن
omdraaien
دیکشنری فارسی به هلندی
وارونه کردن
وارونه کردن
kippen
دیکشنری فارسی به آلمانی
وارونه کردن
وارونه کردن
retourner
دیکشنری فارسی به فرانسوی