معنی قابل مشاهده
قابل مشاهده
наблюдаемый , видимый , заметно
تصویر قابل مشاهده
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با قابل مشاهده
قابل مشاهده
قابل مشاهده
Observable, Visible, Visibly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل مشاهده
قابل مشاهده
observável, visível, visivelmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل مشاهده
قابل مشاهده
beobachtbar, sichtbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل مشاهده
قابل مشاهده
obserwowalny, widoczny, widocznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل مشاهده
قابل مشاهده
спостережуваний , видимий , помітно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل مشاهده
قابل مشاهده
observable, visible, visiblemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل مشاهده
قابل مشاهده
observable, visible, visiblement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل مشاهده
قابل مشاهده
osservabile, visibile, visibilmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل مشاهده
قابل مشاهده
observeerbaar, zichtbaar
دیکشنری فارسی به هلندی