معنی قابل زندگی
قابل زندگی
пригодный для жизни , выживаемый
تصویر قابل زندگی
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با قابل زندگی
قابل زندگی
قابل زندگی
Livable, Survivable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل زندگی
قابل زندگی
habitável, sobrevivível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل زندگی
قابل زندگی
bewohnbar, überlebensfähig
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل زندگی
قابل زندگی
nadający się do życia, zdatny do przeżycia
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل زندگی
قابل زندگی
придатний для життя , життєздатний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل زندگی
قابل زندگی
habitable, sobrevivible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل زندگی
قابل زندگی
habitable, survivable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل زندگی
قابل زندگی
abitabile, sopravvivenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل زندگی
قابل زندگی
bewoonbaar, overleefbaar
دیکشنری فارسی به هلندی