معنی زیر دست
زیر دست
подчинённый
تصویر زیر دست
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با زیر دست
زیر دست
زیر دست
آنکه تحت امر دیگری به کار پردازد فرودست خدمتگذار، خوار و ذلیل
فرهنگ لغت هوشیار
زیر دست
زیر دست
Subordinate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
زیر دست
زیر دست
untergeordnet
دیکشنری فارسی به آلمانی
زیر دست
زیر دست
підлеглий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
زیر دست
زیر دست
podporządkowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
زیر دست
زیر دست
从属的
دیکشنری فارسی به چینی
زیر دست
زیر دست
subordinado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
زیر دست
زیر دست
subordinato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
زیر دست
زیر دست
subordinado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی