معنی زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
бормотать , бурчать
تصویر زیر لب گفتن
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
Mumble, Mutter
دیکشنری فارسی به انگلیسی
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
murmeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
бурмотіти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
mamrotać
دیکشنری فارسی به لهستانی
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
咕哝
دیکشنری فارسی به چینی
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
murmurar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
mormorare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
murmurar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
زیر لب گفتن
زیر لب گفتن
marmonner
دیکشنری فارسی به فرانسوی