معنی رشد کردن
رشد کردن
расти , процветать , вегетировать
تصویر رشد کردن
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با رشد کردن
رشد کردن
رشد کردن
بالیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
رشد کردن
رشد کردن
نمو کردن، بزرگ شدن، بالیدَن، کَوالیدَن، گُوالیدَن
فرهنگ فارسی عمید
رشد کردن
رشد کردن
Grow, Thrive, Vegetate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رشد کردن
رشد کردن
wachsen, gedeihen, vegetieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
رشد کردن
رشد کردن
рости , процвітати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
رشد کردن
رشد کردن
rosnąć, prosperować, wegetować
دیکشنری فارسی به لهستانی
رشد کردن
رشد کردن
成长 , 繁荣 , 植物生长
دیکشنری فارسی به چینی
رشد کردن
رشد کردن
crescer, prosperar, vegetação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
رشد کردن
رشد کردن
crescere, prosperare, vegetare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی