معنی تبعید کردن
تبعید کردن
изгонять
تصویر تبعید کردن
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با تبعید کردن
تبعید کردن
تبعید کردن
کسی را از شهر و دیاری وی راندن نفی بلد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تبعید کردن
تبعید کردن
Exile
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تبعید کردن
تبعید کردن
verbannen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تبعید کردن
تبعید کردن
виганяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تبعید کردن
تبعید کردن
wypędzać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تبعید کردن
تبعید کردن
流放
دیکشنری فارسی به چینی
تبعید کردن
تبعید کردن
exilar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تبعید کردن
تبعید کردن
esiliare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تبعید کردن
تبعید کردن
exiliar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی