معنی به طور نمونه
به طور نمونه
примерным образом
تصویر به طور نمونه
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با به طور نمونه
به طور نمونه
به طور نمونه
Exemplarily
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور نمونه
به طور نمونه
vorbildlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور نمونه
به طور نمونه
як приклад
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور نمونه
به طور نمونه
wzorcowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور نمونه
به طور نمونه
模范地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور نمونه
به طور نمونه
exemplarmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور نمونه
به طور نمونه
esemplarmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور نمونه
به طور نمونه
ejemplarmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور نمونه
به طور نمونه
de manière exemplaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی