معنی به طور نزدیک
به طور نزدیک
тесно , близко
تصویر به طور نزدیک
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با به طور نزدیک
به طور نزدیک
به طور نزدیک
Closely, Proximally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور نزدیک
به طور نزدیک
nah
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور نزدیک
به طور نزدیک
тісно , близько
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور نزدیک
به طور نزدیک
blisko
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور نزدیک
به طور نزدیک
亲密地 , 近处地
دیکشنری فارسی به چینی
به طور نزدیک
به طور نزدیک
de perto, proximamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور نزدیک
به طور نزدیک
da vicino, prossimamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور نزدیک
به طور نزدیک
de cerca, proximamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور نزدیک
به طور نزدیک
de près, de manière proche
دیکشنری فارسی به فرانسوی