معنی به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
хныкать
تصویر به آرامی گریه کردن
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
Whimper
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
winseln
دیکشنری فارسی به آلمانی
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
хникати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
jęczeć
دیکشنری فارسی به لهستانی
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
呜咽
دیکشنری فارسی به چینی
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
gemer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
gemere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
gimotear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به آرامی گریه کردن
به آرامی گریه کردن
gémir
دیکشنری فارسی به فرانسوی