معنی بمباران کردن
بمباران کردن
обстреливать
تصویر بمباران کردن
دیکشنری فارسی به روسی
واژههای مرتبط با بمباران کردن
بمباران کردن
بمباران کردن
Bombard
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بمباران کردن
بمباران کردن
bombardieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
بمباران کردن
بمباران کردن
обстрілювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بمباران کردن
بمباران کردن
bombardować
دیکشنری فارسی به لهستانی
بمباران کردن
بمباران کردن
轰炸
دیکشنری فارسی به چینی
بمباران کردن
بمباران کردن
bombardear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بمباران کردن
بمباران کردن
bombardare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بمباران کردن
بمباران کردن
bombardear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بمباران کردن
بمباران کردن
bombarder
دیکشنری فارسی به فرانسوی