معنی یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
refrigerar
تصویر یخچال گذاشتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
Refrigerate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
refrigerar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
schładzać
دیکشنری فارسی به لهستانی
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
охлаждать
دیکشنری فارسی به روسی
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
охолоджувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
koelen
دیکشنری فارسی به هلندی
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
kühlen
دیکشنری فارسی به آلمانی
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
réfrigérer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
یخچال گذاشتن
یخچال گذاشتن
refrigerare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی