جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ناهموار

ناهموار

ناهموار
زبر و زمخت، درشت، ناصاف، پرنشیب وفراز، بی نظم و ترتیب، گمراه و خودسر، برای مِثال زنان باردار ای مرد هشیار / اگر وقت ولادت مار زایند ی از آن بهتر به نزدیک خردمند / که فرزندان ناهموار زایند (سعدی - ۱۵۸)
ناهموار
فرهنگ فارسی عمید