ترجمه نالان به پرتغالی - دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با نالان
نالان
- نالان
- نالنده ناله کننده: اگرگویم بنالیدم برافتد که باشد مرد نالان زرد و لاغر. (فرخی. د. 183)، شکایت کننده شاکی، آوازخوان مترنم، مریض بیمار، درحال نالیدن ناله کنان
فرهنگ لغت هوشیار