معنی نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
amostrar
تصویر نمونه گرفتن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
Sample
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
tomar muestra
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
pobrać próbkę
دیکشنری فارسی به لهستانی
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
брать образец
دیکشنری فارسی به روسی
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
брати зразок
دیکشنری فارسی به اوکراینی
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
een monster nemen
دیکشنری فارسی به هلندی
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
eine Probe nehmen
دیکشنری فارسی به آلمانی
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
échantillonner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نمونه گرفتن
نمونه گرفتن
campionare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی