معنی معرفی کردن
معرفی کردن
introduzir
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واژههای مرتبط با معرفی کردن
معرفی کردن
معرفی کردن
شناساندن شخصی بدیگری بوسیله ذکر نام و شغل او
فرهنگ لغت هوشیار
معرفی کردن
معرفی کردن
Introduce
دیکشنری فارسی به انگلیسی
معرفی کردن
معرفی کردن
einführen
دیکشنری فارسی به آلمانی
معرفی کردن
معرفی کردن
wprowadzać
دیکشنری فارسی به لهستانی
معرفی کردن
معرفی کردن
представить
دیکشنری فارسی به روسی
معرفی کردن
معرفی کردن
представляти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
معرفی کردن
معرفی کردن
introduceren
دیکشنری فارسی به هلندی
معرفی کردن
معرفی کردن
introducir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
معرفی کردن
معرفی کردن
introduire
دیکشنری فارسی به فرانسوی