معنی محکم کردن
- محکم کردن
- afirmar
واژههای مرتبط با محکم کردن
محکم کردن
- محکم کردن
- پشینیدن پتودن تنودن استوار کردن پا برجا کردن ثابت نمودن: چون شب شد او در کوشک را محکم کرد
محکم کردن
- محکم کردن
- Firm
محکم کردن
- محکم کردن
- festigen
محکم کردن
- محکم کردن
- umacniać
محکم کردن
- محکم کردن
- укреплять
محکم کردن
- محکم کردن
- зміцнювати
محکم کردن
- محکم کردن
- bevestigen
محکم کردن
- محکم کردن
- firmar
محکم کردن
- محکم کردن
- affirmer
